در دو بخش قبلی پیامها و عبرتهایی از سپاه امام حسین علیهالسلام را بیان نمودیم. در این بخش به بیان چند نمونه از عبرتهایی میپردازیم که با تأمل در وضعیت سپاه یزید میتوان به آنها دست یافت. بازتاب و نتیجه لقمه حرام از دیگر عبرتهای عاشورا توجه به این اصل مهم است که از مهمترین […]
در دو بخش قبلی پیامها و عبرتهایی از سپاه امام حسین علیهالسلام را بیان نمودیم. در این بخش به بیان چند نمونه از عبرتهایی میپردازیم که با تأمل در وضعیت سپاه یزید میتوان به آنها دست یافت.
بازتاب و نتیجه لقمه حرام
از دیگر عبرتهای عاشورا توجه به این اصل مهم است که از مهمترین اموری که نخواهد گذاشت، سخن حق در گوش انسان فرو رود و در عمق جانش بنشیند، پر شدن شکم از مال حرام، نداشتن اصل و نسب سالم و حب دنیا در تمامی ابعاد آن است. اگر چشمان بی نورشان را برق سکههای وعده داده شده کور نکرده بود، اگر شکمهای خود را از مال حرام انباشته ننموده بودند، هیچگاه حاضر نمیشدند که حتی فکر شمشیر کشیدن درمقابل سید جوانان اهل بهشت را بنمایند، چه رسد به این که گلوی طفل شیرخواره اش را در کنار نهر فرات، گوش تا گوش بدرند!
سنت الهی برای امتحان و محک زدن انسانها
عاشورا صرف نظر از وقایع پندآموز آن، میدان مشخص شدن عیار انسانهاست. در این روز یک بار دیگر بایستی سره از ناسره تشخیص داده شود، حق از باطل منفک گردد و مؤمن از منافق سوا شود، و این سنّت الهی است آن جا که میفرماید:(اَحَسِبَ النَّاس اَنْ یُتْرُکوا اَنْ یَقُولُواآمنَّاوَهُم لایُفْتَنُون)؛آیا مردم میپندارند وقتی بگویند ایمان آوردهایم، واگذاشته میشوند، در حالی که هنوز آزمایش نشدهاند.و البته این امتحان بسیار سخت و طاقت فرساست.
زشتی پیمان شکنی و نماندن بر سر عهد و میثاق
در میان آن سپاه چند هزار نفری کوفه، فراوان بودهاند افرادی که مشتاقانه به امام نامه نوشته و خواهان آمدن ایشان به کوفه شدند ولی بعد عهد و میثاق خویش را فراموش کردند و با بیشرمی هر چه تمام تر بر روی حضرت شمشیر کشیدند.
عدم عبرت آموزی از گذشته خویش
از دیگر نکات عبرت آموز این روز، عدم درس آموزی و کسب تجربه از گذشته است که کوفیان مرتکب آن اشتباه تلخ و جبران ناپذیر گردیدند. حادثه کربلا در سال ۶۱ هجری اتفاق افتاد و طبیعی است که کل جریانهای حادث شده در عرصه اسلام را، از هجرت پیامبر تا شب عاشورا، این قوم پلید یا خود درک کرده و یا با واسطهای میدانستند. از لشکرکشیهای کفار قریش تا غصب خلافت، ازغصب فدک تا شهادت بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها، از حیله معاویه و عمروعاص در صفین تا جریان نهروان، از شکافته شدن فرق مولود کعبه در مسجد تا خالی شدن اردوی فرزندش حسن علیهالسلام و… هر کدام از این حوادث، میتوانست معلمی بزرگ و مطمئن باشد، تا دگربار رهِ رفته را نپویند و طعم خواری را نچشند. اما افسوس که به رغم مشاهده همه این وقایع، اینان چشمان بی فروغ خود را بر این عبرتها بربستند تا خود عبرت آیندگان واقع شوند.
برخورد زشت و ناجوانمردانه با کشتهها و اهل حرم
بعد از ظهر عاشورا، آن هنگامی که دیگر کسی از سپاه امام نمانده بود، تا جلوی لشکر خصم پلید ایستادگی کند و همگی اصحاب امام و البته خود امام به فیض شهادت نائل آمدند، کوردلانی که خشم و شهوت مال و جاه دنیا جسم و روحشان را پر کرده بود، با بی شرمی هر چه تمام سر مقدس ایشان را از بدن جدا کردند و به فرمان عمر بن سعد، ده نفر داوطلب شدند بر بدن حسین علیهالسلام تاختند. آری، بر بدن پاک حسین علیهالسلام که پشت نبی اکرم، سنگینی او را در سجدهها تحمل کرده و میکائیل در گهواره با او رازها گفته و خدای عالمیان به برکت قدومش حدیث لوح را از عالم بالا فرو فرستاد و… آن نابکاران اسب دوانیدند. این سپاه بی شرم، پس از آن به خیمهگاه امام یورش بردند، آن چنان که روایت شده در غارت خیمههای فرزندان پیامبر و نور چشمان زهرای بتول از هم سبقت میگرفتند، حتی چادری را که زنی به کمرش بسته بود، میکشیدند و گوشواره را از گوش دختران اهلبیت میربودند. آن گاه به فرمان عمربن سعد زنان را از خیمهها بیرون کردند و خیمهها را به آتش زدند و زنان را اسیر کرده و بردند.
در پایان، ذکر این نکته لازم است که بدیهی است این روز بزرگ در جای جای خود عبرتهایی برای همیشه بشریت به یادگار گذارده که چند مورد از آنها در این نوشتار بیان گردید. بر کسی پوشیده نیست که هر کدام از این پیامها نیز خود حاوی دهها و صدها نکته ظریف و بررسی کردنی است که از آنها می توان کتاب ها نوشت و پندها آموخت و اصل مطلب هم در همین پندآموزی و عبرت گیری نهفته است تا انسان با آگاهی از آن، ضمن شناخت واقعیت، ره رفته را نپیماید و تجربه های تلخ و شیرین گذشته را چراغ راه خویش قرار دهد. اگر در هزار سال پیش بی وفا مردمی، برانگیزنده حق را اجابت نکردند، ما هوشیار باشیم و در دوران خود، امام زمانمان، حضرت مهدی علیهالسلام را لبیک گفته و بر عهد خود وفادار بمانیم و در راه رفع موانع ظهورشان تلاش نموده و فرج ایشان را از خداوند بزرگ مسئلت نماییم.